قالب وبلاگ

فک و فامیل داریم؟ (سری فروردین)
♥وبلاگ تفریحی رضا جون♥
(◕‿-)به وبلاگ من خوش امدیدಠ_ಠ
درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید بفرمایین تو دم در بده ای دی من در یاهو soltan_007 هر کی خواست اددم کنه

پيوندها
کلبه ی من
حقیقت تلخ
انجمن استقلالی ها
عاشقانه من و تو (یونس)
یــــــــــاس عـــــــــــاشق
♥تنهاترین♥
بالا بردن امار بازدید وبلاگ
★★ استقلال آبروی فوتبال ایران★★
♥بهترین وبلاگ عاشقانه♥
ایرانیان2014
افزایش بازدید رایگان
فقــــــــــط لبخــــــــــــــــند(مرتضی)
مطالب بامزه و خنده دار (امیرعلی)
مرد باراني
دنیای دو دلی
شهرک قدس- کلاته بالا
نسیم مطهر 89
خنده دارترین جک ها....حتما بیا
سرگرمی و طنز و جوک شکرستون
اس ام اس عاشقانه
دختری از جنس باران
داستان .عاشقانه.شعر.ترانه
احساس پاکم
زاغمرز
سرگرمی و تفریحی بم پی
ذی القربی
همیار عشق
فوتبال پرست
استقلال قهرمان
بانوی اردیبهشت
وبلاگ مستر مسیح
بهترین چت روم ایران
جی پی اس موتور
جی پی اس مخفی خودرو

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان SOLTAN-----REZA-----BIYA2 و آدرس soltan-reza.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.












طراحی سایت

کد تازه کردن خودکار وب

آخرین مطالب


 
سه شنبه 10 دی 1392برچسب:فک و فامیل داریم؟ (سری فروردین),, :: 10:17 :: نويسنده : مارشال

::
یه دختر خاله دارم به زور ۴سالشه ۱۳سال تفاوت سنی داریم ساعت ۵ صبح اومده میگه یا پا میشی یا تو چشات جیش میکنم !
فامیل دیکتاتوره داریم ؟
::
::
مامانم شیر خریده ماست زده خاله م بهش گفت اگه واقعا میخوای خودکفا بشی باید یه گاو هم ببندی توی حیاطتون که دیگه پول شیر ندی !
مامانم گفت والا یه گاو بستیم اینجا ولی فقط مث گاو سرش تو کامپیوتره شیر نمیده اصن !
::
::
تلویزیون داشت می گفت کودک لطیف است با آن به درستی برخورد کنید !
در راستای مسخره بازی به مامانم میگم : ماماااااان من لطیفماااااا …
مامانم : عزیزم تو دیگه از لطافت دراومدی کثاااااافط شدی !!!
به نظر شما آلبوم دادم بیرون اسمشو چی بذارم ؟
::
::
یه روز دوست داداشم زنگ زد خونمون مامانم گوشیو برداشت ، یارو گفت : آقا سینا هستن ؟ مامانم گفت : نخیر ، دستشویی تشریف دارن !!!
یه همچین مامانی دارم من ؛ پسرشو تحویل میگیره در حد لالیگا !
::
::
دیروز دراز کشیده بودم داشتم چنتا تمرین حل میکردم …
بابام اومده منو دیده محکم گرفته منو که نتونم تکون بخورم بعد بلند بلند میگه : خانوم پاشو بیا اون دوربین عکاسی رو هم بیار یه صحنه ی نادر پیش اومده !
مامانم دوربینو آورده بابام یه عکس ازم گرفته میگه این صحنه هر صدسال یه بار پیش میاد !!! اگه این عکسو بذارم اینترنت معروف ترین آدم دنیا میشم …
آیا من سر راهیم ؟؟؟
آیا فک و فامیله داریم ؟؟؟
آیا این داستان واقعی است ؟؟؟
::
::
مریض بودم مامانم داشت داروهام رو میداد که داداش کوچیکم اومد گفت منم از اینا میخوام !
مامانم گفت الهی مامان بمیره برات ، اینا پی پیه فقط داداش باید بخوره …
بچه هم گفت : اه اه و رفت دنباله بازیش !
تا چند روز وقتی میرفتم WC همش خودمو با سوراخ توالت مقایسه میکردم !!!
::
::
بابام به من میگه این ترم که رفتی دانشگاه چهار واحد ادب و شعور بردار !
من برم کتابمو بدم پدر و مادر واقعیم ازم سوال بپرسن …
::
::
یه بار زنگ درو زدن منم رفتم جلوی در گفتم بفرمایید ! طرف گفت با داداشتون کار دارم …
منم گفتم یه لحظه گوشی !
اصن یه وضی بخدا ! الان پدر و مادرم دارن دنبال بچه واقعیشون میگردن …
::
::
بابام دو هفته س تا میرم پای کامپیوتر میاد بغلم میشینه دستمو می گیره چُرت می زنه ؟
دیشب بهش میگم این کارا واسه چیه ؟؟؟
میگه تلوزیون گفته فرزندان خود را در دنیای مجازی تنها رها نکنید !
::
::
ﺗﻮ ﺟﻤﻊ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩﺍﺷﺘﯿﻢ ﻓﯿﻠﻢ ﻣﯿﺪﯾﺪﻡ ﻃﺮﻑ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺯﺭﺕ ﻭ ﺯﺭﺕ ﻣﯿﺰﺩ ﺁﺩﻡ ﻣﯿﮑﺸﺖ ، ﯾﻪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﻋﯿﻦ ﯾﻪ ﺑﭽﻪ ﮔﻮﮔﻮﻟﯽ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻧﮕﺎﺕ ﻣﯿﮑﺮﺩ !
ﺑﺎﺑﺎﻡ : ﺧﺎﻧﻮﻡ ﻧﮑﻨﻪ ﺍﯾﻦ ﺑﭽﻤﻮﻧﻢ ﺩﻭ ﺷﺨﺼﯿﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ ؟
ﻣﺎﻣﺎﻧﻢ : ﻧﻪ ﺑﺎﺑﺎ ﺧﯿﺎﻟﺖ ﺭﺍﺣﺖ ﺍﯾﻦ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻢ ﺑﯽ ﺷﺨﺼﯿﺖ ﺑﻮﺩ ﭼﻪ ﺑﺮﺳﻪ ﺑﻪ ﺩﻭ ﺗﺎ ﺷﺨﺼﯿﺖ !
ﯾﻨﯽ ﺗﺨﺮﯾﺐ ﺩﺭ ﺣﺪ ﻫﯿﺮﻭﺷﯿﻤﺎ ، ﺍﻻﻥ ﺩﺍﺭﻡ ﻫﻨﻮﺯ ﺗﯿﮑﻪ ﻫﺎﺷﻮ ﺟﻢ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ؛ بعدشم دارم میرم یونیسف !
::
::
داداش دوستم رفته مسافرت ماشینشو یه هفته داده دست دوستم باشه اونوقت داداشِ منم وقتی میره بیرون شلوارَکِشو قایم میکنه نکنه من بپوشمش !
از داداش هم شانس نیاوردیم …
::
::
دوستم وکیله یه روز رفته دادگاه واسه کار اداری ، سر و کارش افتاده به یه مرد جدی و بداخلاق !
یارو گفته مثل اینکه تا به حال منو ندیدید ؟ دوستم هول کرده گفته خیر ، زیارت نداشتیم سعادت کنیم شمارو !!!
::
::
داداشم میگه وقتی موهاتو سیخ سیخی میکنی شبیه فرچه توالت میشی !
::
::
دیشب مهمون داشتیم خواهر کوچیکم داشت چایی تعارف میکرد ، به زن عموی بابام که رسید به خواهرم گفت : الهی پیر شی ؛ آبجیه منم که معنیه این حرفو نمیفهمید گفت الهی خودت بمیری …
تا نیم ساعتم رفت تو اتاقش گریه کرد !
::
::
داداشم زد شیشه ادکلونو شیکوند ، با عجله میگه زود باش چند تا لباس بیار بکشیم روش حیفه !
تو کف مدیریت بحرانشم …
::
::
داشتیم فیلم هندی میدیدیم سلمان خان با یه کلاش یه گردان زرهی رو نابود کرد !
گفتم بابا اینا خالی بندیه !!!
بابام برگشت گفت خالی بندی اینه که راننده سیگار میکشه ولی تو بوی سیگار میدی !
هیچی دیگه ضایع شدم و همه رو به دیدن ادامه فیلم دعوت کردم …


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: